چگونه شخصیت خود را بشناسیم؟ ( شناخت شخصیت ها)

احساسات درونی خود را بشناسید

هر فردی یک سری احساسات درونی و ذاتی نسبت به آنچه که درست و یا نادرست است، دارد. بسیاری از افراد این احساس درونی را “صدای درونی” یا وجدان خود می‌نامند. زمانی که کدهای احساسی و اخلاقی خود را به موقع درک کنید، ممکن است احساس خوبی همراه با رضایت داشته باشید. اما زمانی که این کدها و هشدارها را به نوعی نادیده می‌گیرید، “صدای درونی” شما ممکن است در شما احساس گناه، معذب بودن یا اضطراب را ایجاد کند.

چگونه می‌توان این صدای درونی را شناخت؟

• هنگام بروز این معضلات احساسی و اخلاقی، آگاه باشید و سعی کنید آن‌ها را شناسایی کنید. زمانی که وجدان شما سعی در راهنمایی شما دارد به آن گوش دهید.
• احساسات درونی شما، شما را در شناخت شخصیت درونی خود راهنمایی می‌کند. ممکن است به شما این امکان را دهد که مواردی را که برای شما بد هستند و همچنین مواردی که برای شما امید را به همراه دارند، بشناسید.
• زمانی که بر اساس احساسات درونی خود زندگی می‌کنید، به یاد داشته باشید که اتفاقات مثبت و خوب وجود دارند. زمانی که تصمیم بگیرید احساسات درونی خود را عملی کنید، می‌تواند شاهد پیروزی و موفقیت خود باشید.

ارزش‌های خود را شناسایی کنید

ارزش‌ها افکار بزرگی هستند که تصمیمات شما را شکل می‌دهند. این افکار اهداف گسترده‌ای از قبیل امنیت مالی، صمیمی بودن با خانواده و یا سالم ماندن هستند.

شما زمانی که بتوانید ارزش‌های خود را اذعان کنید، می‌توانید اهدافی را تنظیم کنید که با شخصیت شما همسو باشد. این امر احتمال تحقق اهداف شما را افزایش می‌دهد و شما را به سمت داشتن زندگی شاد شوق می‌دهد.

به عنوان مثال، اگر برای امنیت مالی ارزش قائل هستید و داشتن امنیت مالی برای شما یک ارزش است می توانید هدف خود را پس‌انداز کردن شش ماه حقوق خود در یک حساب پس‌انداز اضطراری، تعیین کنید. اگر چه انجام این کار بسیار سخت است، اما اگر برای ارزش‌های خود صادقانه تلاش کنید، شانس بیشتری برای موفقیت خواهید داشت.

علایق خود را شناسایی کنید

در حالی که ارزش‌های شما انگیزه پشت اهداف شما هستند، علایق شما می‌تواند تمرکز لازم برای رسیدن به آن‌ها را فراهم کند. اگر در انجام کاری علاقه‌ شما با گذشت زمان تغییری نکند و نه تنها کم نشود بلکه بیشتر نیز شود می‌توان نتیجه گرفت شما نسبت به انجام آن کار علاقمند هستید. اگر شغل (و یا حتی سرگرمی‌ایی) را پیرامون این احساس علاقه ایجاد کنید، شادتر خواهید بود و خواسته‌های خود را بیشتر و بهتر محقق خواهید کرد تا اینکه از آرزوها و خواسته‌های خود غافل شوید.

به عنوان مثال، اگر به هنر علاقمند هستید، مسلما در شغلی که بیشتر بر روی هنر متمرکز است بسیار شادتر خواهید بود تا اینکه یک شغل در بانک داشته باشید. حتی اگر شما یک هنرمند نباشید، می‌توانستید کارهایی مانند مسئول برگزاری نمایشگاه آثار هنری شوید، هنر را آموزش دهید یا در مورد هنر بنویسید.

نیازهای اجتماعی خود را بشناسید

در حالی که تمامی افراد به برخی نیازهای عمومی مانند داشتن دوست و ابزارهای حمایتی احتیاج دارند، اما میزان نیاز یک فرد به آن‌ها ممکن است متفاوت باشد. اینجا است که کلمات درون‌گرا و برون‌گرا وارد بحث می‌شوند.

• برون‌گراها از بودن در اطراف افراد و خودجوش بودن لذت می‌برند.
• افراد درونگرا به تنهایی از وقت خود لذت می‌برند و روزهای خود را با دقت برنامه‌ریزی می‌کنند.

ریتم خود را دنبال کنید

دانستن زمان‌هایی که شما شاهد بیشترین انرژی یا بیشترین خستگی در خود هستید می‌تواند نقش مهمی در موفقیت کلی شما داشته باشید. سعی کنید زمان‌هایی را که در آن‌ها بهترین احساس را در خود تجربه می‌کنید و زمان‌هایی که احساس خستگی می‌کنید، را یادداشت کنید.

در شروع به عنوان تمرین می‌توانیذ زمان‌هایی که گرسنه می‌شوید و یا زمان‌هایی را که در آن‌ها بیشتر از هر زمان دیگر علاقمند به ورزش کردن هستید را یادداشت کنید. از این اطلاعات برای همگام سازی ذهن و بدن خود استفاده کنید.

اگر فرد سحرخیزی هستید، کار کردن در شیفت سوم برای شما مناسب نخواهد بود. از طرف دیگر، اگر شب‌ها دیر وقت می‌خوابید دیر رسیدن به شغلی که از ساعت 6 صبح آغاز می‌شود، دور از انتظار نیست.

ضعف‌ها و قوت‌های خود را شناسایی کنید‎

هیچ کس در انجام تمامی کارها بی‌نقص نیست و این مسئله هیچ اشکالی ندارد. مواردی را که افراد دیگر شما را به خاطر عالی انجام دادن آن‌ها و یا با خاطر بد انجام دادن آن‌ها به یاد می‌آورند را شناسایی کنید.

همچنین به این نکته توجه کنید که در انجام چه کارهایی احساس سادگی و موفقیت می‌کنید و از طرف دیگر در انجام چه کارهایی با خود کلنجار می‌روید. توجه کردن به این نکات باعث می‌شود درک بهتری از توانایی‌ها و استعدادهای خاص خود داشته باشید. زمانی که بر این موارد آگاهی داشته باشید می‌توانید از این دانش برای بهبود نقاط ضعف خود و استفاده درست از نقاط قوت خود، بهره بگیرید.

نقاط قوت شما ممکن است شامل توانایی‌هایی مانند “تمرکز”، “مهارت‌های ریاضی”، “خلاقیت” و “توانایی درک افراد” باشد.

از دیگران بازخورد دریافت کنید

از دوستان نزدیک و خانواده خود بپرسید که آن‌ها شخصیت شما را چگونه می‌بینند. گفته‌های آن‌ها را با احساسی که خودتان درباره‌ شخصیتتان دارید مقایسه کنید. اگر گفته‌های آن‌ها با احساسی که خودتان داشتید مطابقت داشته باشند، احتمالا این صفات را به طور مداوم در شما قابل مشاهده هستند.

اگر چندین نفر از نزدیکان شما دیدگاه‌های بسیار متفاوتی در مورد شخصیت شما دارند، باید باورها و اعتقادات خود را نسبت به خودتان تحلیل و بررسی کنید.

تست‌های شخصیتی را انجام دهید

متناسب‌ترین تست را برای خود انتخاب کنید

صدها نوع مختلف از تست‌های  روانشناسی شخصیت وجود دارند که ویژگی‌های منحصر به فرد و خاص شما را ارزیابی و اندازه‌گیری می کنند. نوع تست و یا تست‌هایی که شما ممکن است برای خود انتخاب کنید به 4 پارامتر مهم بستگی دارند

اینکه به کمک آن تست می‌خواهید در مورد خودتان چه مواردی را بدانید، چقدر زمان می‌خواهید برای شرکت در آزمون در نظر بگیرید، به چه سؤالاتی تمایل دارید پاسخ دهید و چقدر می‌خواهید برای آن هزینه صرف کنید. بر اساس این 4 پارامتر تست‌ها می‌توانند شامل موارد زیر باشند:

• تست‌هایی که سطح هوش شما و همچنین عملکرد عصبی و تحلیل شناختی شما را اندازه‌گیری می‌کنند
• تست‌هایی برای سنجش اینکه آیا شما برون‌گرا یا درون‌گرا هستید و نحوه تعامل شما با دیگران را ارزیابی می‌کنند.
• تست هایی برای اندازه گیری چگونگی تجزیه و تحلیل موقعیت ها و کنار آمدن با انواع تست‌هایی برای سنجش اینکه شما چگونه شرایط مختلف را آنالیز می‌کنید و اینکه آیا شما مستعد ابتلا به انواع خاصی از استرس‌ها و تنش‌های روحی هستیدیا خیر.
• به یاد داشته باشید که هر تست نقاط قوت و ضعف خود را دارد و این وظیفه شما است که انواع مختلف تست‌ها را بررسی کنید و تستی که بیشتر از سایر تست‌ها شما را به وجد می‌آورد را انتخاب کنید.

تست شخصیتی مورد نظر خود را انتخاب کنید

کارل یونگ با جذب افراد به انجام تست‌های شخصیتی در میان مردم مشهور شد. در اوایل دهه 1900 او راهی برای ایجاد لیستی از صفات و ویژگی‌های خاص هر شخص ابداع کرد. از آن زمان، این ایده با چندین نسخه مختلف سازگار شده است. برخی از محبوب‌ترین آن‌ها عبارتند از:

• پرسش‌نامه شخصیت و ترجیحات (PAPI)_ این آزمون اغلب برای نمایش نامزدها و کاندیداها در یک محیط تجاری استفاده می‌شود.
• تست شخصیت مایرز بریگز (Myers-Briggs)_ این آزمایش برای شناسایی میزان ترجیحات شخصی در درون‌گرایی، برون‌گرایی، احساسات، تفکر، شهود و عملکرد مورد استفاده قرار می‌گیرد.
• تست روانشناسی رنگ‌ها (True Colors Test)_ این آزمون ویژگی‌های شخصیتی را به رنگ‌هایی طبقه‌بندی می‌کند تا درک آن‌ها آسان شود.

با ذهنی آرام تست را انجام دهید

چند نفس عمیق بکشید یا از تکنیک‌ تجسم برای آرام کردن ذهن خود قبل از انجام تست شخصیت استفاده کنید. شما همچنین تست را زمانی انجام دهید که به اندازه کافی استراحت کرده باشید و همچنین به اندازه غذا خورده و سیر باشید.

استرس داشتن در هنگام آزمون، پاسخگویی دقیق و صادقانه به سؤالات را دشوارتر می‌کند. بیش از اندازه فکر کردن در مورد هر سؤال منجر به سردرگمی درباره اینکه کدام جواب “پاسخ درست” است، خواهد شد.

سوالات را صادقانه جواب دهید

نتایج تست‌ها را به خوبی تحلیل کنید

مبنای اکثر تست‌های شخصیتی را بشناسید

گرچه این مبنا ممکن است در مورد تمامی آزمون‌هایی که تاکنون ایجاد شده‌اند، صحیح نباشد اما اکثر تست‌های شخصیتی، شخصیت افراد را بر اساس پنج صفت ارزیابی می‌کنند (که اغلب آن را “Big Five” می نامند). هر یک از این صفات در تمامی افراد تا حدی وجود دارند و خود را نشان می‌دهند اما نوع شخصیت شما به این مسئله بستگی دارد که کدام یک از این صفات در شما غالب‌تر است. این پنج ویژگی به اختصار OCEAN نامیده می‌شوند. این صفات به شرح زیر هستند:
O برای گشودگی است.
C برای وجدان است.
E برای برون‌گرایی است.
A برای توافق است.
N برای روان‌رنجوری یا نوروتیسیزم است.

به هر صفت به عنوان یک طیف نگاه کنید

به عنوان مثال، هیچ کس کاملا درون‌گرا یا کاملا برون‌گرا نیست. این مسئله کاملا منطقی است چرا که عکس این مسئله یعنی این که فردی هرگز نمی‌خواهد در کنار فرد دیگری باشد، یا این که آن‌ها هرگز نمی‌خواهند حتی برای یک لحظه هم تنها باشند، هرگز اتفاق نمی‌افتد.

 بنابراین درون‌گرای کامل یا برون‌گرای کامل نداریم اما بیشتر مردم به یک سمت بیشتر از سمت دیگر متمایل می‌شوند. این مسئله در مورد هر ویژگی شخصیتی صادق است. شما نمی‌توانید تنها با یک ویژگی شخصیتی و صفت تعریف شوید، اما می‌توانید نقطه عطفی را پیدا کنید که شخصیت خود را با گرادیان مناسب از درون‌گرایی به برون‌گرایی نشان دهید.

همین امر در مورد صفاتی از قبیل میزان گشودگی، میزان با وجدان بودن، میزان توافق و میزان روان‌رنجوری یا نوروتیسیزم نیز صدق می‌کند.

در مورد تغییرات آگاه باشید

هرچه در مسیر زندگی حرکت می‌کنید، اتفاقات جدیدی را تجربه می‌کنید. این تجربیات جدید شما را وادار به رشد و تغییر به فرد جدیدی می‌کند. شما باید از نحوه تأثیر این رشد بر شخصیتتان آگاه باشید.

به خودتان اجازه دهید تا زمانی که شخصیت شما تغییری کرده است، آن را بپذیرید. مهم نیست این تغییر به چه میزان است فقط آن را بپذیرید. این کار به شما کمک می کند تا درحالی که رشد می‌کنید نسبت به خود صادق بمانید.

بخش‌هایی از شخصیت خود را که دوست ندارید تغییر دهید

اگر از شخصیت فعلی خود راضی نیستید، می‌توانید تغییراتی در آن ایجاد کنید. تنها کافی است هدف یا اهدافی را تعیین کرده و بر روی صفاتی که می‌خواهید در خود ایجاد کنید،  تمرکز کنید. انجام این کار به شما کمک می‌کند شاهد تغییرات کوتاه مدت در شخصیت خود باشید. اگر این کار را به اندازه کافی  و طولانی ادامه دهید، به مرور تغییر را در خود احساس خواهید کرد و خود را متفاوت از قبل خواهید دید. همچنین بعد اجتماعی و عاطفی خود را تغییر دهید تا این تغییرات طولانی مدت شده و کاملا در شما نهادینه شوند.

اگر در مورد تغییر جنبه‌های اصلی شخصیت خود جدی هستید، ممکن است بخواهید با یک روانشناس متخصص مشورت کنید. آن‌ها می‌توانند راهنمایی و نظارت را به شما پیشنهاد کنند تا با روشی مطمئن و مسئولانه به اهداف خود دست پیدا کنید.

آشنایی با خلق‌و‌خو و روحیات شخصی، اولین و شاید مهم‌ترین گام در مسیر خودشناسی است. با عمل کردن و توجه به همین نکات ساده و شاید پیش‌پا افتاده‌ایی که در این مقاله ذکر شد، می‌توانید گام‌های مؤثر و مهمی در مسیر خودشناسی بردارید. شما کاربران عزیز هاوکن‌یو چگونه شخصیت درونی خود را شناخته‌اید؟ راه‌ها و مسیر‌هایی که طی کرده‌اید را با ما در میان بگذارید.